Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-04-29@05:04:55 GMT

کهکشانی پر از دروغ

تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۸۷۶۴۷

کهکشانی پر از دروغ

آن‌طور که «اندرو کراکر» درباره تاریخ ۶۰ ساله سرویس BBC جهانی تا ۱۹۹۰ می‌نویسد، میانماری‌ها این شبکه را «آسمانی پر از دروغ» لقب داده بودند؛ اما ما با «کهکشانی پر از دروغ» روبه‌رو هستیم.

به گزارش مشرق، سید محمدعماد اعرابی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: همه چیز با یک دروغ شروع شد: «۶ نفر توسط نظامیان حامی دکتر احمد سوکارنو در ارتش کشته شدند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

» این دروغ موتور محرک کودتایی آمریکایی علیه رهبر استقلال اندونزی بود که حداقل به کشتار ۴۰۰ هزار نفر از مردم این کشور انجامید. یک پای این آشوب مثل همیشه رسانه‌ها بودند. در وزارت خارجه آمریکا «مارشال گرین»(سفیر وقت آمریکا در جاکارتا) به عنوان «رهبر کودتای اندونزی» شناخته می‌شود؛

او ۱۵ اکتبر ۱۹۶۵ در تلگرافی به واشنگتن نقشه را توصیف کرد؛ قرار بود نام رئیس‌جمهور دکتر «احمد سوکارنو» و حامیانش «لکه‌دار» و تبلیغاتی حاکی از مجرم بودن و «خیانتکاری و وحشی‌گری» آنها رواج داده شود. بخش قابل توجهی از این نقشه با توجه به سابقه انگلستان در «تبلیغات سیاه» به‌عهده آنها گذاشته و «اندرو گیلکرایست» (سفیر وقت انگلستان در جاکارتا) طی تلگرافی به مقر اطلاعاتی انگلیس در سنگاپور خواستار تبلیغاتی با مضمون «وحشی‌گری و بی‌رحمی حامیان سوکارنو» و

«نقش آنها در به بیراهه کشاندن اندونزی» شده بود. ظرف مدت کوتاهی «اداره اطلاعات و پژوهش»(IRD) وزارت خارجه انگلیس به عنوان یکی از واحدهای فوق محرمانه در جنگ سرد با ریاست «نورمن رداوی» وارد عمل شد. رداوی و همکارانش با مهارتی فوق‌العاده رسانه‌ها را در جهت اهداف خود به‌کار گرفتند و از کودتاچیان جنایتکار که دست‌شان به خون صدها هزار نفر آلوده بود، «فرشتگان نجات اندونزی» ساختند. «رونالد چالیس» خبرنگار BBC در آسیای جنوب‌شرقی که از افراد مرتبط با رداوی بود گفت: «این کودتا برای دستگاه تبلیغاتی غرب پیروزی بزرگی بوده است.» بعدها «پیتر دیل اسکات» تحلیلگر امور آسیا در مقاله‌ای برای «پاسیفیک افرز» با بررسی عملیات رسانه‌ای آمریکا و انگلستان در اندونزی «خبرنگارانی  که برخی از آنها با سازمان جاسوسی آمریکا مرتبط بودند» را شریک جرم کودتاچیان دانست. خبرنگاری جرم نیست اما خبرنگاران غربگرای اندونزی در آن مقطع قطعاً مجرم بودند.

عملیات رسانه‌ای آمریکا و انگلستان در کودتای ۱۹۶۵ اندونزی بر اساس یک الگوی موفق قبلی پایه‌گذاری‌شده بود: کودتای ۱۹۵۳ ایران(کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲)؛ باز هم محور تبلیغات رسانه‌ای

یک دروغ بود: «قدرت گرفتن کمونیست‌ها در ایران». ۲۴ تیر ۱۳۳۰ چهار ماه پس از ملی شدن صنعت نفت ایران، رادیو BBC گفت: «کمونیست‌ها در کمین هستند که ایران را ببلعند و اگر انگلستان پای خود را کنار بکشد، کار ایران تمام است.» BBC به‌عنوان رادیو دولتی انگلستان بخش مهمی از یک شبکه گسترده رسانه‌ای بود که وظیفه بسترسازی برای کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را برعهده داشت. در اسناد سازمان‌ اطلاعات مرکزی آمریکا(CIA) این شبکه با اسم رمز تی‌پی‌بدامن (TPBEDAMN) شناخته می‌شود. شبکه بدامن بودجه سالانه‌ای بین ۵۰۰ هزار تا یک میلیون دلار داشت، گردانندگان آن بیش از ۱۰۰ هزار نفر زیردست در شبکه خود داشتند و به گفته یکی از مأموران بازنشسته سیا قادر بودند مقالاتی را در ۳۰ روزنامه ایران منتشر کنند. شبکه بدامن علاوه بر بازوی رسانه‌ای یک بازوی عملیاتی نیز داشت که به آشوب و غائله‌سازی می‌پرداخت. یکی از شاخص‌ترین اعضای بازوی عملیاتی شبکه بدامن «شعبان جعفری»(شعبون بی‌مخ) بود و از میان شاخص‌ترین اعضای رسانه‌ای این شبکه نیز می‌توان به «عباس مسعودی»(صاحب امتیاز روزنامه اطلاعات) اشاره کرد. هدف «تفرقه و یأس‌آفرینی» در نهضت ملی ایران، «بی‌اعتبارسازی» رهبران آن و «بی‌ثبات‌سازی» دولت برآمده از آن بود. «مارک گازیوروسکی» یکی از اعضای «آرشیو امنیت ملی آمریکا» که به بخشی از اسناد کودتا دسترسی داشت می‌گوید: «مأموران سیا به انتشار تبلیغاتی می‌پرداختند که [آیت‌الله] کاشانی را مورد حمله قرار می‌داد و می‌کوشید میان وی و مصدق جدایی بیندازد.» آن‌طور که گازیوروسکی می‌گوید آنها حتی به افتراق در میان جبهه ملی به عنوان حامی اصلی مصدق نیز دامن زدند: «مأموران سیا کوشیدند تنش میان جناح‌های طرفدار مصدق و ضدمصدق در درون احزاب [جبهه ملی] را تحریک کنند.» صبح روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ جامعه تکه‌تکه شده ایران، ناامید از نهضت ملی و بدبین به رهبران آن؛ دیگر انگیزه‌ای برای حضور در صحنه علیه کودتاچیان نداشت. بدین ترتیب الگویی موفق حداقل برای دستکاری افکار عمومی رقم خورد؛ آن‌طور که سال‌ها بعد یکی از مأموران آژانس امنیت ملی آمریکا(NSA) نوشت: «اگر آمریکا می‌خواهد رؤیای امپراتوری جهانی خود را به منصه ظهور برساند باید راهبردهایی را به‌کار گیرد که بر اساس الگوی ایرانی روزولت(مأمور CIA در ایران برای پیشبرد کودتای ۱۳۳۲) شکل گرفته باشد.»

این الگو هنوز هم می‌تواند کارآمد باشد. ترفندها ثابت اما ابزارها متنوع‌تر و گسترده‌تر شده‌اند. حالا علاوه بر رسانه دولتی انگلستان(BBC)، رادیو اروپای آزاد با بودجه CIA و کنگره آمریکا، ایران اینترنشنال با بودجه سعودی و هدایت موساد و همچنین شبکه‌های اجتماعی آمریکایی نیز به آن اضافه شده است. تحرکات طیفی از نشریات زنجیره‌ای داخلی در کنار این رسانه‌های خارجی نیز یادآور شبکه بدامن است. چرخه تولید و توزیع اخبار در این رسانه‌ها همپوشانی عجیبی با یکدیگر دارد، نویسندگان مشترک، ارتباط‌های متقابل میان اعضای تحریریه، جهت‌گیری محتوایی واحد در این رسانه‌ها و هماهنگی با آشوبگران میدانی مواردی است که شباهت آنها با شبکه بدامن را بیشتر می‌کند. این روزها انتقادات دلسوزانه و بعضا صحیحی در مورد عملکرد رسانه‌ای برخی دستگاه‌ها وجود دارد، اما این فقط یک روی سکه است. روی دیگر سکه جریانی است که در تمام این سال‌ها با تبلیغات سیاه به مرجعیت‌زدایی از این دستگاه‌ها پرداخته است. به عنوان نمونه ما از گزارش سراسر کذب روزنامه شرق علیه صداوسیما در سال ۹۶ با یک عذرخواهی و انتشار تکذیبیه گذشتیم. ما از تضعیف نیروهای مسلح در این روزنامه طی دو ماه پایانی سال ۹۸ با تساهل غیرقابل توجیهی عبور کردیم. ما از تخریب روابط با همسایگان و متحدان راهبردی‌مان در گزارش دروغ‌محور روزنامه سازندگی و پیش از آن در رسانه‌های زنجیره‌ای دیگر به راحتی گذشتیم و دروغ‌پراکنی‌های روزنامه اعتماد و هم‌میهن را در همین آشوب‌های اخیر کاملاً نادیده گرفتیم؛ صدها مورد از این دست وجود دارد و ما فقط به برخی از آن اشاره کردیم. این رویکرد منفعلانه در مواجهه با رسانه‌های متخلف هرچه باشد با «آزادی بیان» قابل توجیه نیست چون بیشتر به یک «هرج و مرج رسانه‌ای» شبیه است. در واقع ما افکار عمومی را در مقابل بمباران اخبار جعلی و کذب بی‌دفاع رها کردیم. مسئولان رسانه‌ای جمهوری اسلامی مواردی از این دست را صرفاً خطاهایی مجزا از یکدیگر دیدند و به تذکر، عذرخواهی و انتشار تکذیبیه توسط این رسانه‌ها بسنده کردند؛ در صورتی که اگر جامع‌تر به این نقشه نگاه کنیم ما با محتوایی یکدست در یک شبکه‌ رسانه‌ای هم‌افزا مواجهیم که با اعتبارزدایی از نهادهای وابسته به نظام زمینه‌ساز تضعیف حاکمیت ملی شدند.

خاطره شیرین آمریکا از کودتای ۱۳۳۲ مطمئناً نه در سال ۱۴۰۱ که حتی در سال‌های آینده نیز تکرار نخواهد شد. آمریکای این روزها در حد و اندازه کودتا نیست و اوباش اجاره‌ای کف خیابان نیز در قواره براندازی انقلاب اسلامی عظیم مردم ایران نبودند. با این حال ما نیازمندیم تا سختگیرانه از مرزهای منافع ملی در حوزه رسانه محافظت کنیم. «دروغ» سوخت ماشین جنگی رسانه‌ای علیه ایران است. ۳۸۰۰۳ دروغ تنها ظرف ۴۶ روز اخیر توسط ۵ رسانه فارسی‌زبان بیگانه فقط در فضای مجازی منتشر شده است؛ یعنی به‌طور متوسط هر ۱۰۰ ثانیه یک دروغ. آن‌طور که «اندرو کراکر» درباره تاریخ ۶۰ ساله سرویس BBC جهانی تا ۱۹۹۰ می‌نویسد، میانماری‌ها این شبکه را «آسمانی پر از دروغ» لقب داده بودند؛ در مورد ایران اما به نظر می‌رسد ماجرا خیلی وسیع‌تر است. ما با «کهکشانی پر از دروغ» روبه‌رو هستیم.

منبع: مشرق

کلیدواژه: بازار خودرو حادثه شاهچراغ قیمت بی بی سی کودتا انگلیس سفارت انگلیس اغتشاشات خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت رسانه ها پر از دروغ آن طور رسانه ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۸۷۶۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بیانیه تند تراکتور علیه تلویزیون؛ چرا در مورد حق پخش چیزی نمی‌گویید؟

آفتاب‌‌نیوز :

در روز‌های گذشته اختلاف بین باشگاه تراکتور و چند برنامه تلویزیونی در شبکه استانی تبریز موسوم به تلویزیون سهند، بالا گرفته و حالا باشگاه تراکتور پاسخ این تلویزیون را داده و مدعی شده باتوجه به اینکه این شبکه در مورد سه مسئله «کیفیت پخش بازی‌های تراکتور، حق پخش تلویزیونی و پخش سراسری بازی‌های تراکتور» تلاش و پیگیری انجام نداده، نمی‌تواند مدعی دلسوزی برای این تیم باشد.

بیانیه تراکتور را بخوانید:

تراکتور ایامی سخت و گذری دشوار را گذراند و طبیعی است که همراه بودن مدعیان دلسوزی، در این مقاطع عیان می‌شوند. با عِلم به انتقاد‌ها و گلایه‌های به حقی که از سوی هواداران، رسانه‌ها و صفحات مجازی مطرح شد، باشگاه تراکتور همواره در مقابل تمامی آنان سر به احترام خم می‌کند؛ امّا رویکرد و رفتار رسانه ملی (شعبه استانی) تأسف‌بار است.

سال‌هاست که حربه موج‌سواری برای بالا رفتن از دیوار هواداران پرشمار تراکتور دیگر کارساز نیست و بهتر است که عزیزان رسانه ملی (شعبه استانی) راه دیگری را برای پوشش ضعف‌های خود برگزینند.

مطالبه‌گری صرفاً به شعار نیست که عزیزان با دستاویز قرار دادن آن، از مسئولیت و تعهد بگریزند! حال که رسانه ملی (شعبه استانی) با دستاویز قرار دادن مطالبه هواداران و از راه نخ نمای مزه پراکنی مجریان و گزارشگران که صرفاً با تقلید کورکورانه‌ای از همتایان خود در رسانه ملی (شعبه مرکزی) کمر به تضعیف باشگاه تراکتور بسته‌اند، یکبار برای همیشه به سه مطالبه دیرین و مشترک باشگاه و هواداران تراکتور از رسانه ملی پاسخی روشن دهند!

- چه زمانی کیفیت پخش بازی‌های خانگی تراکتور، حداقل به سطح شعبه مرکز خواهد رسید و هواداران پیگیری بازی از طریق پخش زنده یک شبکه اجتماعی را به تماشای آن از شبکه سهند ترجیح نخواهند داد؟

- چرا بازی‌های تراکتور که هواداران فراوانی در اقصی نقاط کشور و دنیا دارد و به استناد آمار‌های بین‌المللی جزو پُر هوادارترین تیم‌های آسیا است، از شبکه سراسری پخش نمی‌شود تا اکثریت آنان از تماشای بازی تیم محبوب‌شان محروم نباشند؟

- و در نهایت مسئله حق پخش باشگاه‌ها چه زمانی حل خواهد شد؟ عایدی و درآمدی که بابت تبلیغات قبل و بعد از مسابقه فوتبال دریافت می‌کنید، کجاست؟ مگر روال آن نیست که ابتدا «حق» محقق گردد و سپس «مطالبه‌گری» صورت گیرد؟

چنین به نظر می‌رسد که رسانه شما بهترین دفاع را در حمله می‌بیند و با بهره‌گیری از عنوان نماینده افکار عمومی، در پی ورود به جزیی‌ترین تصمیمات باشگاه‌ها بوده و به بیانی سعی در پاکسازی از پایین دست دارد؛ از جمله این موارد، شفاف‌سازی در خصوص مسئله حق پخش است که طی سالیان متمادی ناقض اصول حرفه‌ای فوتبال کشورمان و همچنین موضوع بهبود کیفیت پخش مسابقات که عامل سرافکندگی است، اشاره کرد.

باشگاه تراکتور به پشتوانه هواداران میلیونی خود، رسانه‌ای فراگیرتر و پُرمخاطب‌تر در اختیار دارد و همه ما با هواداران زندگی می‌کنیم و در همین راستا کاملاً به مطالبه آنان آگاهیم و باور داریم انتقاد و خواسته هواداران همواره حق مطلق است و ما به عنوان خادم، اهتمام بی‌دریغ در جهت بهبود شرایط موجود و برآورده ساختن خواسته هواداران در تمامی زمینه‌ها به کار خواهیم گرفت.

در پایان از مسئولان دور اندیش رسانه ملی دعوت می‌کنیم که ضمن جلوگیری از ماهیگیری برخی مجریان و گزارشگرانش از آب گِل‌آلود، در رسیدن به آنچه که شایسته و مطلوب هواداران و باشگاه بزرگ تراکتور است، اهتمام ورزند.

منبع: خبر ورزشی

دیگر خبرها

  • لیست رئال مادرید برای سفر به مونیخ؛ حضور کورتوا، آلابا و کارواخال! + عکس
  • بیانیه تند تراکتور علیه تلویزیون؛ چرا در مورد حق پخش چیزی نمی‌گویید؟
  • هنوز تشریفات گمرکی برای قطار ترانزیتی افغانستان - ترکیه از خاک ایران انجام نشده است
  • حضور ۱۹ شبکه خارجی در آیین روز خلیج‌فارس در بوشهر
  • خبر‌های رسانه هشتم اردیبهشت
  • نظر مقام سابق موساد از شبکه‌ باورنکردنی دور زدن تحریم‌ها در ایران
  • انعکاس به موقع رسانه‌ها در پاسخ سخت ایران به اسراییل
  • مقام سابق موساد: ایران شبکه‌ای باورنکردنی برای دور زدن تحریم‌ها ایجاد کرده است
  • خنثی‌سازی دروغ‌های رسانه‌ای صهیونیست‌ها در قاب تلویزیون
  • افزایش چهار برابری درآمدهای نفتی ایران با شبکه‌ باورنکردنی دور زدن تحریم‌ها